تبلیغات اینستاگرام
ads.fileon.ir

جمله سازی با کلمه کیف

نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 01 اسفند 1400 ساعت 10:05

2 کیف چمدان

معادل ها در دیکشنری فارسی: کیف

مترادف و متضاد backpack briefcase pack purse

  • 1.I put my bag in the hall under the chair.

    1. من کیفم را در راهرو زیر صندلی گذاشتم.

  • 1. He packed his bags and left.

    1. او چمدان‌هایش را بست و رفت.

  • 2. He's upstairs unpacking his bags.

    2. او طبقه بالا دارد وسایلش را از چمدان‌هایش درمی‌آورد [چمدان‌هایش را باز می‌کند].

کاربرد واژه Bag به معنای کیف

واژه Bag به معنای کیف به کیسه‌ای محکم گفته می‌شود که از پارچه، چرم، پلاستیک و ... درست شده باشد که یک یا دو دسته دارد و انواع مختلفی دارد مانند کوله‌پشتی، کیف مردانه، کیف رودوشی، کیف زنانه و ... . واژه Bag به‌طور کلی به انواع کیف‌های نرم اطلاق می‌شود و برای کیف سامسونت از واژه briefcase استفاده می‌کنیم.