context به فارسی
نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 20 آبان 1399 ساعت 00:12
⬆ برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید. |
97 1448 100 1
معنی: زمینه، مفاد، متن
معانی دیگر: هم بافت، قرینه، فحوا، سیاق، بافتار، شرایط، مفهوم
بررسی کلمه context
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the language surrounding a particular usage of a word, phrase, or sentence, or the situation in which the piece of language is used.
- The meaning of a word like "fly" depends on its context.
[ترجمه سعید]
معنای کلمه ای مانند �پرواز� به متنش بستگی دارد
47|17
[ترجمه محمدرضا]
معنی کلمه مانند پرواز بستگی به محیط دور و بر آن دارد.
8|51
[ترجمه بهروز]
معنای کلمه ای مانند پرواز، به موقعیت استفاده اش بستگی دارد
9|7
[ترجمه فاطمه] معنی کلمه ای مثل پرواز با متن آن بستگی دارد.2|2
...
واژه context در جمله های نمونه
1. sometimes the context of a word reveals its meaning
برخی اوقات متن (همبافت) واژه معنی آن را آشکار میکند.
2. out of context
بدون در نظر گرفتن همبافت یا متن،تحریف شده
3. he took my remarks out of context
او اظهارات مرا تحریف کرد.
4. This statement must be understood in the context of the entire document.
[ترجمه داود سلیمانی]
این بیانیه باید درچارچوب کل سند قابل درک باشد.
9|4
[ترجمه مهدی مرسلی]
این بیانیه باید در چارچوب سند کلی قابل فهم باشد.
1|0
[ترجمه ترگمان]
این جمله باید در متن کامل سند قابلدرک باشد
[ترجمه گوگل]
این بیانیه باید در متن کل سند درک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The context makes the meaning clear.
[ترجمه مرتضی] زمینه معنی را روش ...
مترادف context
زمینه (اسم)
base , ground , tendency , design , basis , setting , root , background , terrain , context , conspectus , theme , sketch , groundwork , outline
مفاد (اسم)
substance , meaning , sense , significance , signification , content , intent , purport , context , contents , tenor , text , contexture , raison d'etre
متن (اسم)
context , version , text , textuality
معنی عبارات مرتبط با context به فارسی
مستقل از متن
حساس نسبت به متن
بدون در نظر گرفتن همبافت یا متن، تحریف شده
معنی context در دیکشنری تخصصی
context
[فوتبال] زمینه
[صنعت] فضا ، زمینه ، مفهوم
[ریاضیات] زمینه، مبحث، متن، محدوده، زمینه، بافت، ساختمان
[کامپیوتر] وابستگی به زمینه
[صنعت] نمودار سطح صفر ، نمودار محدوده - نمودار سطح صفر سیستم کلی ترین تصویر سیستم است که سیستم را به صورت یک پردازش واحد نشان می دهد .
[ریاضیات] مستقل از متن
[ریاضیات] دستور زبان مستقل از متن
[ریاضیات] حساس به متن
[ریاضیات] دستور زبان حساس به متن، دستور وابسته به متن
[کامپیوتر] راهنمایی حساس به مضمون - اطلاعات فراهم شده به وسیله ی کامپیوتر هنگام تقاضای کم از آن . اگر رفتار گزینه help به عملکرد شما در هنگام فشار دکمه ی help وابسته باشد ، به این گزینه «احساس به مضمون » می گویند . مثلاً اگر هنگام ویرایش یک فایل ، دکمه ی help را فشار دهید ، اطلاعاتی درباره ی متن به شما می دهد ؛ و یا اگر هنگام چاپ از آن استفاده کنید ، مطالبی درباره ی چگونگی چاپ دریافت خواهید کرد. - کمک حساس به قرینه
[کامپیوتر] کلید ظهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
[کامپیوتر] منوی ...
معنی کلمه context به انگلیسی
context
• paragraphs surrounding a word or sentence; overall situation, background
• the context of an idea or event is the general situation that relates to it and which helps it to be understood.
• the context of a word or sentence consists of the words or sentences before it and after it which help make its meaning clear.
• if something is seen in context or if it is put into context, it is considered with all the factors that relate to it.
• if a statement or remark is taken or quoted out of context, the circumstances in which it was said are not correctly reported so the statement or remark is misleading.
context sensitive help
• help screen with contents that match the user's current situation
from the context
• according to the surrounding words; considering attendant circumstances
his words were taken out of context
• his words were taken out of the setting in which they were originally said, his words were twisted around
in a different context
• under different circumstances, in a different background
in this context
• within a particular context, in relation to
was taken out of context
• was taken out of the actual situation in which it was said, was presented in the wrong light, was slanted, was distorted
context را به اشتراک بگذارید
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
|
توضیحات دیگر
کلمه : context
املای فارسی : کانتکست
اشتباه تایپی : زخدفثطف
عکس context : در گوگل
آیا معنی
context
مناسب بود ؟
( امتیاز : 97% )