معنی check out به فارسی
نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 03 شهریور 1398 ساعت 03:28
1. You can't just go through the checkout without paying!
شما نمی توانید هنگامیکه پرداخت نکرده اید از اینجا بروید
تو نمی تونی بدون پرداخت پول از اینجا بری
شما فقط می توانید از طریق پرداخت بدون پرداخت بدون پرداخت!
2. I saw a harried-looking mother at the checkout trying to manage two small children and a mountain of shopping.
یک مادر به ستوه آمده را دیدم که در صندوق تماشا میکرد و سعی میکرد دو بچه کوچک و یک کوه خرید را اداره کند
من یک مادر مزاحم به نظر می رسید در پرداخت برای تلاش برای مدیریت دو کودک کوچک و یک کوه خرید
3. She works on the checkout at the local supermarket.
او در گیشه فروش در سوپرمارکت محلی کار میکند
او در پرداخت در سوپرمارکت محلی کار می کند
4. The hotel's extra benefits include late checkout.
مزایای اضافه هتل شامل دیر خالی کردن اتاق بود
مزایای اضافی هتل عبارتند از بررسیهای اخیر
مزایای اضافی هتل شامل تأخیر در پرداخت مهمان است
5. There were huge queues at the checkout.
در هنگام پرداخت، صفهای بسیار زیادی وجود داشت
صف های بزرگ در پرداخت وجود دارد
6. At checkout, your bill will be printed for you.
در صندوق، صورتحساب شما برای شما چاپ خواهد شد
در صورت تحویل، صورتحساب شما برای شما چاپ می شود
7. He hates waiting at the checkout.
او از انتظار کشیدن متنفر است
اون از اینکه تو صندوق منتظر بمونه متنفره
او متنفر در انتظار است
8. The line at the checkout was for people with eight items or fewer.
آن صف بازرسی بدنی برای کسانی بود که ۸ مورد یا کمتر وسیله داشتند
خط پایان، برای افرادی بود که هشت مورد یا کمتر داشتند
خط در پرداخت برای افراد با هشت مورد یا کمتر بود
9. Slapdash weeklies at the supermarket checkout line move by the millions circulating gossip, lies, innuendo and scandal.
هفتهنامههای slapdash در خط تلفن سوپر مارکت ها، با میلیونها شایعه، دروغ، innuendo و رسوایی حرکت میکنند
هفته نامه Slapdash در خط پرداخت سوپرمارکت، توسط میلیونها نفر از شایعات در حال پخش، دروغ، ناامیدی و رسوایی حرکت می کند
10. Luckily, there was no line at the checkout.
خوشبختانه، هیچ مرزی در صندوق نبود
خوشبختانه هیچ خطی در پرداخت وجود نداشت
11. Checkout is 10 a. m.
12. He found one near the exit where the checkout girl was just opening up and Mum wheeled her trolley into the space.
یکی از آنها را نزدیک در خروجی پیدا کرد که دختر تازهوارد داشت باز میشد و مامان چرخدستی را به داخل برد
او یک نفر را در نزدیکی خروجی پیدا کرد که دختر پولدار آن را باز کرد و مامان چرخ دستی خود را به فضا چرخاند
13. All nine checkout counters are backed up with huge lines of people pushing loaded carts.
تمام ۹ ساختمان با خطوط عظیمی از مردم که گاریهای پر شده را هل میدهند، پشتیبانی میکنند
همه 9 شمارنده حسابرسی با خطوط عظیمی از افرادی که چرخ دستی لود می کنند را پشتیبانی می کند
14. Checkout is at noon.
15. Through the windows, all of the checkout counters appeared to be 10 people deep.
از داخل پنجرهها، همه of به عمق ۱۰ نفر میرسید
از طریق پنجره ها، همه شمارنده های پرداخت به نظر می رسید که عمق 10 نفر است