تضاد رنگی چیست
نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 22 خرداد 1400 ساعت 21:40
تضادهای هفتگانه رنگی
اختلاف میان رنگ های مختلف عاملی است که باعث می شود ما قادر به درک و تشخیص رنگ ها از یکدیگر باشیم. به عبارتی هر چه اختلاف یا تضاد میان یک رنگ با اطرافش بیشتر باشد، آن رنگ برجسته تر و قابل تشخیص تر خواهد بود.
ایجاد تضاد رنگی کاربرد زیادی در زبان تصویر دارد. به عنوان مثال برای اینکه نوشته ای در یک آگهی تبلیغی برجسته و خواناتر از بقیه تصویر به نظر برسد و در نگاه اول نظر ببیننده را به خود جلب کند، باید به رنگی نوشته شود که با زمینه تصویر کاملا در تضاد باشد. یوهان ایتن در کتاب خود، «هنر رنگ»، به هفت نوع تضاد رنگی اشاره می کند که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
الف- تضاد رنگ های اصلی: کنار هم قرار گرفتن رنگ های اصلی، یعنی زرد و آبی و قرمز، تضاد رنگی زیادی را در تصویر ایجاد می کند. استفاده از این سه رنگ به صورت خالص و بدون هیچ ترکیبی باعث می شود هر کدام از رنگ ها برجسته و نمایان به نظر بیایند. تضاد رنگ های اصلی ساده ترین نوع ایجاد تضاد است و در هنرهای بومی و محلی از این نوع تضاد استفاده زیادی می شود.
در مقابل هر چه از خلوص رنگ های اصلی کاسته شود و ترکیبات رنگ به سمت رنگ های ثانوی و درجه سه متمایل شود، درجه تضاد هم کمتر می شود. به عنوان مثال تضاد بین رنگ هایی مانند آبی و بنفش، سبز و نارنجی، به طور مشخص کمتر از سه رنگ اصلی است.
ب- تضاد تاریک و روشن: قرار گرفتن دو رنگ سیاه (آخرین حد تاریکی) و سفید (اولین حد روشنایی) در کنار هم بیشترین تضاد رنگی را ایجاد می کند. در حد فاصل سیاه و سفید طیفی از درجات خاکستری وجود دارد. معمولا افراد عادی قادر به تمایز حداقل هفت تا دوازده رنگ خاکستری متفاوت، از تیره تا روشن هستند (تعداد درجات قابل تمایز معمولا در نقاشان و گرافیست ها بیشتر است).
درجه تیرگی یا روشنی رنگ های چرخه رنگ با هم برابر نیست. به طور وضوح زرد روشن ترین رنگ و در برابر آن بنفش- آبی تیره ترین رنگ چرخه هستند. هر یک از رنگ های چرخه رنگ را می توان به درجه ای از خاکستری نسبت داد. همچین می توان رنگ ها را با سیاه و سفید ترکیب کرد و آنها را روشن و تیره نمود. حال جهت ایجاد تضاد رنگی، اگر رنگی را که به درجات روشن تر خاکستری نزدیک تر باشد در کنار رنگی که به درجات تیره تر نزدیک تر است قرار داد، تضاد تیره و روشن ایجاد می شود. واضح است که هر چه تفاوت درجات بیشتر باشد، تضاد بیشتر است.
ج- تضاد سرد و گرم: اگر در چرخه رنگی بین دو رنگ بنفش و زرد خطی رسم کنیم، به رنگ هایی مثل آبی، سبز که در یک طرف این خط قرار می گیرند، اصطلاحا رنگ های سرد و به رنگ هایی که در طرف دیگر هستند، مانند قرمز و نارنجی، رنگ های گرم گفته می شود. اطلاق سردی و گرمی به رنگ ها بی ارتباط با احساس روانشناختی رنگ ها نیست. انسان در محیط هایی با رنگ های گرم احساس گرمای بیشتری نسبت به محیط هایی با رنگ های سرد می کند. از نظر فیزیولوژیکی هم رنگ های سرد و گرم تاثیر مستقیمی بر جریان خون انسان دارند. به طور کلی رنگ های گرم حس تحرک در انسان بوجود می آورند و رنگ های سرد حسی از آرامش.
بر همین اساس کنار هم قرار دادن رنگ های سرد و گرم ایجاد تضاد می کند. اگر رنگی گرم درون تصویری که از مجموعه ای از رنگ های سرد تشکیل شده است قرار گیرد، به وضوح خود را آشکار و نمایان می کند (عکس این موضوع نیز صادق است).
د- تضاد رنگ های مکمل: کنار هم قرار گرفتن رنگ های مکمل (رنگ هایی که در چرخه رنگ روبروی هم قرار دارند) باعث ایجاد تضاد خواهد شد. به عنوان مثال قرار گرفتن دو رنگ قرمز و سبز در کنار هم، اختلاف آنها را به خوبی نشان می دهد. در طبیعت نمونه هایی از این تضاد را می توان یافت، مانند گل های قرمزی که درون زمینه ای از سبزی جلوه می کنند.
اگر به چرخه رنگ توجه کنیم، تضاد بین رنگ های مکمل به این خاطر است که بین آنها حداکثر فاصله وجود دارند. تضاد مکمل بین دو رنگ با کاهش فاصله بین آن دو کمتر می شود. به عنوان مثال اگر به جای استفاده از قرمز و سبز، قرمز و نارنجی و یا زرد و سبز را در کنار هم قرار دهیم، تضاد بین آنها کمتر می شود.
هـ- تضاد اشباع: اشباع درجه خلوص یک رنگ را مشخص می کند. به چند شیوه می توان درجه اشباع یا خلوص رنگ را کاهش داد. اول، ترکیب رنگ با سیاه که موجب می شود رنگ به تدریج کدر و تاریک شده و از میزان درخشندگی آن کاسته شود. دوم، ترکیب رنگ با سفید موجب می شود رنگ به تدریج کمرنگ و پریده رنگ شوند. سوم، ترکیب رنگ با خاکستری (ترکیبی از سیاه و سفید) می تواند هر یک از دو اثر قبلی را ایجاد کند. چهارم، ترکیب با رنگ مکمل که رنگ را به درجه ای از خاکستری گرم یا قهوه ای نزدیک می کند.
قرار دادن یک رنگ خالص در کنار ترکیبی از همان رنگ با درجه اشباع یا خلوص کمتر باعث ایجاد تضاد خواهد شد. به عنوان مثال اگر رنگ قرمز اصلی را در کنار طیفی از رنگ های قرمزی که یکی با سیاه، دیگری سفید و یکی دیگر سبز از درجه خلوص آنها کاسته شده قرار دهیم، رنگ قرمز اصلی نمایان تر از بقیه جلوه خواهد کرد.
و- تضاد وسعت: در نگاه اول به نظر می آید که هر چه قدر سطح یک رنگ در یک تصویر بیشتر باشد، تضاد آن رنگ با بقیه بیشتر است و آن رنگ جلوه و بروز بیشتری خواهد داشت. اما نکته قابل توجه این است که این اثر در مورد تمام رنگ ها یکسان و به یک اندازه نیست، به این معنا که رنگ های مختلف در سطوح برابر، قدرت های اثرگذاری متفاوت بروز می دهند.
برای روشن شدن مطلب، کافی است یک کادر را به شش قسمت مساوی تقسیم کنید و درون هر قسمت یکی از شش رنگ اصلی و فرعی را قرار دهید. به طور مشخص رنگ زرد بیش از بقیه رنگ ها جلب نظر می کند. همین پدیده باعث شده که به هر یک از رنگ ها ضریبی اختصاص داده شود. این ضریب نشان دهنده قدرت رنگ است.
زرد: ۹ نارنجی: ۸ قرمز: ۶ بنفس: ۳ آبی: ۴ سبز: ۶
به عنوان مثال اگر بخواهیم در تصویری از دو رنگ زرد و بنفش استفاده کنیم و بین این دو رنگ هماهنگی (یا تعادل) ایجاد کنیم، چون ضریب زرد سه برابر رنگ بنفش است (۹/۳)، بهتر است وسعت رنگ زرد یک سوم رنگ بنفش باشد (در واقع عکس ضریب میزان مطلوب، جهت اندازه وسعت رنگ را نشان می دهد).
برای ایجاد تضاد وسعت بین دو رنگ باید دقیقا خلاف ایجاد هماهنگی عمل کرد و حتما به ضرایب رنگ ها توجه داشت. به این معنا که برای ایجاد تضاد رنگی مانند آبی یا بنفش که ضریب کوچکی دارند، باید سطح بیشتری از آنها را در تصویر استفاده کرد تا این رنگ ها به گونه ای جلوه گر شوند. در مقابل رنگ هایی مانند زرد و نارنجی که ضریب بزرگی دارند، سطح کوچکی از آنها هم می تواند در یک تصویر برجسته و نمایان جلوه گر شود.
ز- تضاد همزمان: پیش از توضیح تضاد همزمانی، لازم است پدیده ای به نام پس- تصویر (After-Image) شرح داده شود.
اگر مدتی به یک عکس خیره شویم و پس از آن بلافاصله به یک صفحه سفید ساده نگاه کنیم، تصویر منفی همان عکس تا مدتی پیش چشمانمان ظاهر خواهد شد. به این پدیده اصطلاحا پس- تصویر گفته می شود. همین پدیده در مورد رنگ ها نیز صادق است. به عنوان مثال اگر به مربعی قرمز رنگ خیره شویم، پس از نگاه کردن به صفحه سفید مربعی به رنگ سبز (رنگ مکمل قرمز) را مشاهده خواهیم کرد.
این پدیده نشان می دهد که چشم انسان با نگاه کردن به هر رنگ، رنگ مکمل آن رنگ را نیز در ذهن می سازد تا به نوعی تعادل برقرار کند (همانطور که گفته شد در اثر ترکیب هر رنگ با رنگ مکمل آن تضاد رنگی کاهش پیدا می کند). به عنوان مثال مربعی خاکستری که در میان آن رنگ قرمز قرار گرفته، مایل به رنگ سبز دیده می شود. اما روی همان خاکستری، رنگ سبز قرار دهیم، این بار مربع خاکستری مایل به قرمز دیده می شود.
این پدیده اساس تضاد همزمانی را تشکیل می دهد. در واقع تضاد همزمانی پدیده ای ذهنی است. برای ایجاد تضاد در تصاویر در واقع باید به اثر خنثی کننده پدیده همزمانی رنگ مکمل توجه داشت. به عنوان نمونه در تصویر زیر سه مربع خاکستری بر روی زمینه نارنجی قرار داده شده اند. به خاکستری اول کمی آبی اضافه شده که باعث می شود پدیده همزمانی تشدید شود و غلظت آبی بودن خاکستری بیشتر شود. خاکستری دوم خالص است (ترکیبی از سیاه و سفید) اما کمی متمایل به آبی دیده می شود. به خاکستری سوم کمی نارنجی اضافه شده است. با این کار پدیده همزمانی تا حدی خنثی شده و خاکستری خالص تر دیده می شود.
ایجاد هماهنگی در رنگ آمیزی
هماهنگی در نقطه مقابل تضاد قرار دارد. به این معنا که برای ایجاد هماهنگی رنگی باید خلاف تمام کارهایی را که موجب تضاد میان رنگ ها می شود را انجام دهیم. به طور خلاصه و با مرور آنچه پیشتر گفته شد، ایجاد هماهنگی یعنی:
۱- استفاده بیشتر از رنگ های درجه سه در چرخه رنگ به جای استفاده از رنگ های اصلی.
۲- عدم استفاده از رنگ های بسیار تیره و بسیار روشن در کنار هم.
۳- استفاده از رنگ های فقط گرم یا فقط سرد در تصویر، نه در کنار هم.
۴- عدم استفاده از رنگ های مکمل در کنار هم.
۵- بالابردن درجه اشباع رنگ ها.
۶- ایجاد تعادل بین رنگ ها با توجه به ضریب قدرت آنها.
۷- تشدید پدیده همزمانی یا پس- تصویر.
معمولا هماهنگی دارای بار مثبت و تضاد دارای ارزش منفی است. اما این عقیده در مورد زبان تصویر همیشه درست نیست. هماهنگی زیاد بین رنگ ها در یک تصویر ممکن است موجب ناخوانایی و جذاب نشدن تصویر شود. هماهنگی و تضاد در کنار هم معنا پیدا می کنند. در تصویر معمولا سعی می شود رنگ های پس زمینه دارای رنگ های هماهنگ باشند و عنصری که قرار است روی آن تاکید شود دارای رنگی کاملا متضاد با بقیه باشد. تصاویری که در آنها ترکیبی از مجموعه (Set) رنگ های هماهنگ و متضاد استفاده می شود، تاثیرگذاری بهتری خواهند داشت.
برای به دست آوردن مجموعه ای، مثلا سه رنگ متضاد و هماهنگ روش ساده ای را می شود به کار گرفت. در میان چرخه رنگی، مطابق تصویر زیر، مثلث متساوی الساقینی رسم کنید که یک راس آن بر روی زرد و دو راس دیگر بر آبی- بنفش و قرمز- بنفش باشد. اگر این مثلث را حول مرکز دایره دوران دهید، راس های مثلث مجموعه ای از سه رنگ را مشخص می کنند که دو تای آنها در هماهنگی و یکی در تضاد با بقیه قرار دارد.
معمولا برای ایجاد تصاویر با تِم های مشخص، در ابتدا بهتر است مجموعه رنگ های هماهنگ و متضادی را انتخاب کرد که با روحیه و موضوع آن تم همخوانی داشته باشد. به عبارت دیگر معانی سمبلیک و انتزاعی رنگها نیز در انتخاب یک مجموعه رنگی باید درنظر گرفته شوند.
نمونه این مجموعه های رنگی را می توان در بسیاری از نرم افزارهایی که خروجی آنها پدیده های تصویری است، مشاهده کرد. در این نرم افزارها، مانند مایکروسافت آفیس، برای ایجاد تم های مختلف در تصاویر، مجموعه های رنگی مختلفی (Colour Theme) پیشنهاد شده است.
تمرین ۱: دو مربع، هر کدام به ابعاد ۱۲x۱۲ سانتیمتر ترسیم کنید و آنها را به ۹ خانه مساوی ۳x۳ تقسیم کنید. سپس با استفاده از آنچه در مورد تضادهای رنگی آموخته اید، در یکی تضاد بین رنگه ای گرم سرد (در مرکز یک رنگ گرم قرار دهید و در حاشیه رنگه ای سرد) و دیگری تضاد تیره روشن (در مرکز رنگی تیره و در حاشیه رنگ های روشن) ایجاد کنید. اگر نرم افزارهای مناسب کارهای گرافیکی در اختیار دارید، این تمرین را می توانید به راحتی به وسیله آن نرم افزارها انجام دهید.
تمرین ۲: با مراجعه به وب سایت worqx ترکیب بندی های گوناگونی با استفاده از تضادهای رنگی ایجاد کنید.