معنی accident به فارسی
نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 07 شهریور 1398 ساعت 17:19
1. accidents which occur at home
حوادثی که در خانه رخ میدهد
2. many accidents were blamed on the snow
برف را سبب تصادفات زیادی قلمداد کردند.
3. a chapter of accidents
یک سلسله ناملایمات،رویدادهای پیاپی و بد
4. a sequence of terrible accidents
یک سلسله حوادث ناگوار
5. too much speed causes accidents
سرعت بیش از حد موجب تصادف میشود.
6. a daily tally of car accidents
آمار روزانهی حوادث اتومبیل
7. safety devices to ensure workers against accidents
وسایل ایمنی برای حفظ کارگران در مقابل حوادث
8. thousands of people are slaughtered in car accidents
هزاران نفر در تصادفات اتومبیل کشته میشوند.
9. fatigue is one of the causes of car accidents
یکی از علل تصادفات رانندگی خستگی است.
10. he is a careless driver and has already had several accidents
او رانندهی سر بههوایی است و تا به حال چندین تصادف کرده است.