کتاب بازاریابی بیمه عمر
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 22 آبان 1399 ساعت 12:36
معرفی کتاب تجربیات یک فروشندهی بیمهی عمر
کتاب تجربیات یک فروشندهی بیمهی عمر نوشته حمید امامی با سبک و سیاقی متفاوت حاصل داستانهای کوتاهی از سرگذشت فروشندگان بیمه در ایران پهناور است.
در طبقهبندی آموزش به دو شیوهی آموزش تجویزی و آموزش توصیفی میرسیم. آموزش تجویزی همان اصول و قواعدی است که اساتید در کلاسها میگویند و در کتابها مینویسند، نظیر اینکه بازاریابی چیست؟ اصول فروشندگی حرفهای کدام است؟ و... اما آموزش توصیفی خواندن سرگذشت کاروکسب انسانهایی است که خود، آنها را در حیطهی عمل پیاده کردهاند در کتاب تجربیات یک فروشندهی بیمهی عمر داستانهای کوتاه اما خواندنی و آموزندهی فروشندگان بیمه ی عمر را می خوانید و در معرض آموزش توصیفی قرار گرفتهاید.
بزرگان دنیای موفیت و مدیریت شخصی بر چند نکته تاکید دارند: استفاده از تجربیات شخصی دیگران، داشتن چشمانداز، هدف، ایمان، عشق، تجسم و تصویرسازی، اشتیاق، شهامت، استقامت، خلاقیت و قرار گرفتن در کنار مربی آگاه و دلسوز. اما آنچه که همهی اساتید و بزرگان تاکید فراوانی بر آن داشتهاند، استفاده از تجربیات افراد شکست خورده و موفق در حوزههای مختلف است.
در بخشی از کتاب تجربیات یک فروشندهی بیمهی عمر میخوانیم:
یک ماه از خرید اتومبیلم گذشته بود که متوجه شدم خوب کار نمیکند. مشکل از کجا بود نمیدانستم، اما میدیدم که اتومبیلم روغنریزی دارد؛ بنابراین آن را به یکی از تعمیرگاههای آشنا بردم و غروب همانروز نیز اتومبیل را تحویل گرفتم.در راه بازگشت به منزل متوجه شدم ایراد آن از بین نرفته، بنابراین با مکانیکم تماس گرفتن و جریان را به او گفتم. نظرش این بود که من حساس شدم و مشکلی نیست. بعد هم گفت چند روز اتومبیل زیر پایم باشد، اگر دوباره اذیت کرد آن را به تعمیرگاه ببرم.
فردای آن روز جمعه بود و اتومبیل در پارکینگ ماند. صبح شنبه برای رساندن برگههای تمدیدی مشتری بهاتفاق یکی از همکارانم به بندر انزلی رفتم.
در راه بازگشت متوجه شدم اتومبیلهای اطرافم تلاش میکنند با چراغ و بوق زدن ممتد، مرا متوجه مطلبی کنند.
بله، اتومبیلم آتش گرفته بود و چون آتشسوزی از قسمت پایین بود، خودم متوجه نشده بودم. از طرفی تا مردم به دادم برسند و با کپسول آتش خاموشکن آن را خاموش کنند، سیمکشی داخلی اتومبیل بهطور کامل سوخت.
اتفاقات بد درست زمانی پیش میآیند که منتظرش نیستیم. من نماینده بیمه بودم، اما متأسفانه طی این یک ماه اتومبیلم را بیمه بدنه نکرده بودم و حالا یک اتومبیل سوخته پیش رویم بود و دیگر نمیدانستم باید چهکار کنم.
بعد از مشورت با چند کارشناس متوجه شدم این اتفاق از همان مشکل قبلی اتومبیل بوده و مکانیک درِ باک روغن را خوب نبسته بود و در سرعت بالا روغن روی موتور پاشیده و حرارت موتور باعث آتشسوزی شده بود.
با یکی از همکارانم به همان تعمیرگاه رفتیم و جریان را برای مکانیک توضیح دادیم. او بسیار شرمنده شد و قرار شد در عرض یک هفته اتومبیل را آماده کند و تحویل دهد.
فهرست مطالب
مقدمه
بخش نخست: تجربیات فروش حمید امامی
بخش دوم: تجربیات فروش
نمایندگان شرکتهای بیمه
لیلا ربیعزاده: بیمه کارآفرین رشت
روزبه خواجه: بیمه آسیا کارگزاری رسمی بیمه تهران
بهناز گلپاگون: بیمه پاسارگاد بندرعباس
سمیه درفشی: بیمه ما کرج
حمیدرضا مقدمیان: شرکت خدمات بیمهای
همکاران توسعه ایمنی تهران
حمزه حاجیپروانه: بیمه پاسارگاد گرگان
مریمالسادات مقدممیری: بیمه پاسارگاد اصفهان
امیرحسین ملا داوودی: بیمه پاسارگاد تهران
شجاع آهنگر: بیمه ایران تهران
ملیحه رشیدی: بیمه پاسارگاد بندرعباس
زهره بهرامیان: بیمه نوین اصفهان
محمد داوودی: بیمه آسیا اهواز
علی رحیمیکاکرودی: بیمه نوین نوشهر
هاجر محاسب: بیمه نوین تهران
هاله شکیبا: بیمه پاسارگاد گرگان
شیرین ملاکریمی: بیمه ما تهران
داوود اسلامی: بیمه دانا تهران
مهدی تقویپور: بیمه رازی قم
علیاکبر فلاح: بیمه البرز کرمان
پروانه خیاطفراهانی: بیمه پارسیان تهران
سینا محمدیان: بیمه دانا تهران
سیدمحمدعلی معینی: بیمه پارسیان شیراز
سحر حسینی