تبلیغات اینستاگرام
ads.fileon.ir

desserts به فارسی

نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 23 بهمن 1398 ساعت 11:56

⬆ برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.

97 1176 100 1

معنی: دسر، دندان مز


معانی دیگر: (خوراکپردازی) دسر

واژه dessert در جمله های نمونه

1. This chestnut pudding is a rich dessert with a festive flavour.

[ترجمه ترگمان]

این پودینگ بلوط یه دسر غنی با طعم festive


[ترجمه گوگل]

این پودینگ شاه بلوط یک دسر غنی با طعم های جشن است


[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was tempted by the dessert menu.

[ترجمه پرسپولیس]

من با منوی دسر وسوسه شدم

26|16


[ترجمه محمدعلی]

من به وسیله فهرست دسر وسوسه شدم.

10|4


[ترجمه Pamida]

من توسط منو دسر وسوسه شدم

6|3


[ترجمه ترگمان]

من توسط منوی دسر وسوسه شدم


[ترجمه گوگل]

من توسط منوی دسر وسوسه شدم


[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ...

مترادف dessert

دسر (اسم)

dessert

دندان مز (اسم)

dessert

معنی کلمه dessert به انگلیسی

dessert

• final course which is served after the main meal (pudding, pie, etc.)
• dessert is something sweet, such as fruit or a pudding, that you eat at the end of a meal.

dessert spoon

• small spoon used for dessert
• a dessert spoon is a spoon which is about twice as big as a teaspoon. you use it to eat desserts.
• a dessert spoon of food or liquid is the amount that a dessert spoon will hold.

dessert را به اشتراک بگذارید

معنی یا پیشنهاد شما

واژه

نام شما

رایانامه

معنی یا پیشنهاد شما


نام نویسی

  |  

ورود

توضیحات دیگر


کلمه : dessert
املای فارسی : دسر
اشتباه تایپی : یثسسثقف
عکس dessert : در گوگل

آیا معنی

dessert

مناسب بود ؟    

    ( امتیاز : 97% )