99 1177 100 1
/ˈgroʊ.sə.riːz/ /ˈgrəʊsəriz/ |
بررسی کلمه groceries
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: food and other supplies for the home that people buy at a store.
- I went shopping for groceries.
[ترجمه Gh]
من بدای خرید مواد غذایی رفتم
57|51
[ترجمه تارا]
من برای خرید خوار بار به فروشگاه رفتم
33|25
[ترجمه Ramtin]
من برای خرید مواد غذایی به خرید رفتم.
35|20
[ترجمه ??????]
من برای خرید خواربار به فروشگاه رفتم
15|24
[ترجمه MARAL] من به خرید مقداری مواد غذایی رفتم18|15 ...
واژه groceries در جمله های نمونه
1. some groceries use canvas canopies in summertime
برخی بقالیها در تابستان سایبان کرباسی میزنند.
2. How much do I owe you for the groceries?
[ترجمه DHP12]
من چقدر به شما برای مواد های غذایی بدهکار هستم؟
3|2
[ترجمه ترگمان]
چقدر بهت بدهکارم؟
[ترجمه گوگل]
چقدر به شما بخاطر خواروبارها بدهکارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bob uses the van for picking up groceries.
[ترجمه ترجمه زهرا]
باب از ماشین ون برایجمع آوری خواربار استفاده می کند
1|2
[ترجمه ترگمان]
باب از ماشین ون برای جمعآوری مواد غذایی استفاده میکند
[ترجمه گوگل]
باب از وانت برای برداشتن مواد غذایی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He got a job bagging groceries.
...
معنی کلمه groceries به انگلیسی
groceries
• foods and other goods sold at a grocery
groceries را به اشتراک بگذارید
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
|
توضیحات دیگر
آیا معنی groceries مناسب بود ؟ ( امتیاز : 99% )